نقد و بررسی داستان هاي كليله و دمنه 8 – لاك پشت و ميمون
داستان هاي كليله و دمنه 8 – لاك پشت و ميمون
داستان های کلیله و دمنه – 8. لاک پشت و میمون
-
این کتاب شامل مجموعه داستانهای کلیله و دمنه است، که از زبان نویسنده زهره فیض آبادی، با چنین دقت و استادی نوشتهشدهاست که انگار داستانها جلوی چشمان ما زنده میشوند. این اثر از ناشر انتشارات برف منتشرشدهاست، ناشری که به انتشار کتابهای با کیفیت و استاندارد معروف است.
کتاب مورد بحث، برای گروه سنی الف مناسب است و داستانهای آن به گونهای است که کودکان به راحتی میتوانند آن را درک کنند و از خواندن آن لذت ببرند. موضوع داستانهای این کتاب شامل روایتهایی است که در قالب قصههای «یکی بود، یکی نبود» نوشته شدهاند و با توجه به این سبک نویسندگی، کودکان به خوبی میتوانند با شخصیتهای داستان ارتباط برقرار کنند و از خواندن آنها لذت ببرند.
یکی از داستانهای این کتاب، داستان مردی به نام قلی است که با همسر مهربانش زندگی میکرد و آرزو داشتند که بچهدار شوند. این داستان به گونهای نوشتهشدهاست که احساسات و خواستههای شخصیتهای داستان را به خوبی بیان میکند. خلاصه داستان نیز به گونهای است که خواننده را به خواندن ادامه داستان ترغیب میکند.
داستانهای این کتاب به گونهای نوشته شدهاند که میتوانند خلاقیت و تخیل کودکان را تقویت کنند و از طرفی با توجه به محتوای داستان ها، میتوانند ارزشهای اخلاقی و اجتماعی را به کودکان آموزش دهند.
یکی بود، یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. در یکی از جنگلها، گروهی از میمونها با خوبی و خوشی با هم زندگی میکردند. میمون پیری، رئیس آنها بود. او میمون خوب و مهربانی بود امّا دیگر پیر شده بود و قدرت دوران جوانیاش را نداشت. در بین این میمونها، میمون جوان و باهوشی هم بود. او خیلی دوست داشت رئیس میمونها شود به همین خاطر او پنهانی با چند نفر از دوستانش در یکی از شبها به میمون پیر و نگهبانان حمله کردند و او را فراری دادند. میمون پیر پا به فرار گذاشت و به قسمتی از ساحل دریا رفت که بیشه زاری پر از درختان میوه بود.
امتیاز و دیدگاه کاربران داستان هاي كليله و دمنه 8 - لاك پشت و ميمون